سلاااااااااااااام.

امیدوارم از مطالبی که براتون گذاشتم لذت ببرید.

جون هرکی دوست دارید نظر بدید .

میخوام بدونم درباره انتقاداتتون . 

مممممممممممممممممنون.

مشخصات بازیگران سریال مرلین

 مرلین

نام و نام خانوادگی: colin morgan

محل تولد و زندگی:armagh- northern- ireland

شغل: بازیگر

مدت کار: از سال 2007 مشغول به کار است.

قد: 180 cm

سن : 25

 



گوئن خانم

نام و نام خانوادگی: angel coulby

محل تولد و زندگی:لندن

سن : 30

شغل: بازیگر

مدت کار:از سال 2001 مشغول به کار است.





آرتور

نام و نام خانوادگی: bradly james

سن :27

محل تولد و زندگی : انگلستان

شغل : بازیگر

مدت کار: از2008 تا الآن




مورگانا

نام و نام خانوادگی: katie mcgrath

سن :27

محل تولد و زندگی: ایرلند

شغل: بازیگر و مدل

قد: 168 cm

مدت کار:از سال 2007 تا الان

دوستان عذر میخوام که یه مدت طولانی نبودم.

از الان مطلب های جدید میزارم.

ممنون که به وبلاگ من سر زدید و نظر گذاشتید بازم سر بزنید.

خلاصه ای از سریال مرلین

درزمان قدیم پادشاهی بود که از جادو و جادوگری متنفربود او بچه دار نمی شد یکی 


ازجادوگرها به او پیشنهاد داد که من می توانم باجادو تورا بچه دار کنم. پادشاه با این که 


از جادو متنفر بود برای این که جانشینی داشته باشد پیش نهاد جادوگر را پذیرفت. وقتی 


می خواست بچه به دنیا بیاید همسر پادشاه مرد. پادشاه اسم بچه را آرتورگذاشت ولی به 


خاطر مرگ همسرش تمام هم دستان آن جادوگر را کشت و حتی نسل اژدها هارانابود 


کرد ولی برای عبرت یکی از آن هارادر زیرزمین قصر خود زندانی کرد ولی نتوانست 


جادوگر اصلی را بکشد. ازآن وقت به بعد پادشاه همه ی جادوگرها را می کشت و 


اعتقاد 

داشت که همه ی جادوگرها هم دست آن جادوگر هستند تاوقتی که شخصی به نام مرلین 


که پسری ۱۷-۱۸ ساله بود و غریزی وخدادادی دارای استعداد جادویی و جادوگری بود 

به شهر آن ها آمد. یک روزدر سراسر شهر آن ها که کاملوت نام داشت جشنی برپابود 


یک جادوگر پیرکه پادشاه پسرش را کشته بود ولی به علت حرفه ی جادوگر 


درجادوگری نتوانسته بود خودجادوگرپیر رابکشد .جادوگر خود رابه شکل خواننده ی


مخصوص دستگاه سلطنتی درآورد و رفت که پسر پادشاه را بکشدولی مرلین اورا نجات 

داد و پادشاه اورا به خاطراین کارش خدمتکار آرتور کرد ! چون مرلین استعداد جادویی 


داشت انگارکه یک صدایی می گفت: مرلین مرلین و مرلین صدا می کرد. مرلین از 


اژدها یی که زیر قصر زندانی شده بود یک چیزهایی می دانست. پیش اژدها رفت و آن 


صدا صدای اژدها بود. اژدها به مرلین می گفت سرنوشت تو و آرتور به هم گره خورده 


واین طور هم بود. روزی همان جادوگری که باجادو پادشاه را بچه دار کرده بود ازمعبد 


شوالیه ها قوی ترین شوالیه را زنده کرد تا آرتور را بکشد. هیچ صلاحی که دست ساز 


بشر بود او را از بین نمی برد. درافسانه ها نقل شده بود که همچین شوالیه ای رافقط 


صلاحی که از دم اژدها ساخته شده باشداز بین می برد. مرین به سراغ اژدها رفت اژدها 

همچین شمشیری به اوداد وبه او گفت : شمشیر به دست هرکس به جز آرتورباشد کار 


های شیطانی می کند  شمشیر به دست پادشاه افتاد و پادشاه مرده را کشت ولی اژدهاگفت 

حتی شمشیر در دستان پادشاه هم کارها ی شیطانی می کند وبه مرلین گفت برود 


وشمشیر را جایی مخفی کند که دست هیچ بنی بشری به او نرسد. مرلین رفت و شمشیر 


رادر سنگی فرو کرد. هیچ کس نمی توانست شمشیر را از سنگ بیرون بکشد به جز 


آرتور وشرط این که آرتور پادشاه شود این است که شمشیر رابکشد بیرون آرتور و 


مرلین ازطرف دشمنان زیادی تهدید می شوند ولی درنهایت آرتور شمشیر را بیرون می 


کشد وشاهی بزرگ برای کاملوت می شود .